از صفویه تا روزگار ما
علمای حوزهی علمیهی اصفهان
تعداد کلمات: 5900 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 22 دقیقه
در دورهی صفویه، با توجه به فشارهای شدیدی که بر شیعیان در قلمرو عثمانی وارد شده بود، برخی از عالمان شیعی جبل عامل با اغتنام فرصت از این گشایش سیاسی در ایران و به انگیزهی ترویج مذهب شیعه به این کشور مهاجرت کردند. (2) از این سو نیز شاه طهماسب صفوی (حکـ: 930-984) مهم ترین نقش را در استقبال از این علمای مهاجر داشت. برخی از این علما در شکل گیری حوزه ی علمی اصفهان ایفای نقش کردند، از جمله علی بن هلال منشار کرکی عاملی (متوفی 984) فقیه امامی که نزد علی بن عبدالعالی کرکی تحصیل کرده بود و در این دوران به ایران آمد و از طرف شاه طهماسب اول (حکـ: 930-984)، به منصب شیخ الاسلامی اصفهان رسید. (3) حسین بن عبدالصمد حارثی (4) (متوفی 984)، از شاگردان و دوستان شهید ثانی و پدر شیخ بهائی نیز در آغاز ورود به ایران در اصفهان اقامت گزید. در آنجا علی بن هلال منشار کرکی عاملی شیخ الاسلام اصفهان، از او استقبال کرد. حارثی سه سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت. (5)
در دوران حکومت شاه طهماسب به سبب عنایت خاص شاه به علما و نیز اعتقاد و التزام شخص او به احکام شریعت، (6) حوزههای علمی شیعه رونق و نفوذ ویژهای یافتند. پس از شاه طهماسب، در دورهی شاه اسماعیل دوم (حکـ: 984-985) به جهت گرایش شاه به اهل سنت، عالمان شیعی در انزوا قرار گرفتند و حتی شاه در صدد قتل آنان برآمد. (7) پس از شاه اسماعیل دوم نیز در دورهی سلطان محمد خدابنده (حکـ: 985- 996) توجهی به حوزهی علمیه نشد.
با استقرار سلطنت شاه عباس اول صفوی (حکـ: 996ـ 1038) و اقدامات او عالمان شیعی نفوذ بیشتری یافتند، تا آنجا که میتوان گفت حوزهی اصفهان در واقع در دورهی او تأسیس شد. یکی از عالمانی که از او به عنوان مؤسس حوزهی علمیهی اصفهان یاد میشود ملاعبدالله تستری است. وی درس خواندهی حوزهی نجف بود و احتمالاً در حدود 1006 از کربلا به اصفهان آمد و سپس برههای در مشهد ساکن شد، اما در 1009 که شاه عباس اول به مشهد رفته بود با او ملاقات و او را تکریم کرد و از وی خواست به اصفهان برگردد. شاه در اصفهان برای او مدرسهای ساخت و تدریس در آن را به او سپرد. وی در آن مدرسه به تدریس فقه، اصول، حدیت و رجال پرداخت. بر اثر تلاشهای تستری حوزهی علمیهی اصفهان رونق فراوان یافت و طلاب حدیث و فقه در اصفهان رو به فزونی نهادند. به نوشتهی محمدتقی مجلسی که خود شاگرد تستری بوده است، تعداد محصلان علوم دینی در زمان ورود تستری به اصفهان پنجاه تن و در زمان وفاتش (1021) نزدیک به هزار تن بودهاند. (8)
عالم بزرگ دیگری که در شکوفایی حوزهی اصفهان حضوری تأثیرگذار داشت، بهاءالدین عاملی بود. شاه عباس منصب شیخ الاسلامی اصفهان را پس از فوت شیخ علی منشار به وی سپرد. وی به مدد دانش گسترده و متنوع خود به تدریس پرداخت و شاگردان بزرگی تربیت کرد. وی در سلسله اجازات روایی، از محدثان امامی برجسته است و طرق بسیاری از اجازات محدّثان در قرون اخیر به او و سپس پدرش و شهید ثانی منتهی میشود. محمدتقی مجلسی، صدرالدین شیرازی، ملامحسن فیض کاشانی، سید ماجد بحرانی، سید حسین مجتهد کرکی، جواد بن سعد بغدادی مشهور به فاضل جوادعالم بزرگ دیگری که در شکوفایی حوزهی اصفهان حضوری تأثیرگذار داشت، بهاءالدین عاملی بود. شاه عباس منصب شیخ الاسلامی اصفهان را پس از فوت شیخ علی منشار به وی سپرد. (متوفی 1065)، ملاحسنعلی تستری، ملا خلیل بن غازی قزوینی، ملاصالح مازندرانی، علی بن سلیمان بحرانی و رفیع الدین محمد نائینی مشهور به میرزا رفیعا، که هرکدام سهم در خوری در بالندگی حوزهی علمیهی اصفهان داشتند، از مشهورترین شاگردان شیخ بهائی بودند. شیخ بهائی با تربیت این شاگردان موجب ارتقای حوزهی اصفهان شد و حتی چندین مدرسه نیز در اصفهان تأسیس کرد. روش تدریس او به گونهای بود که شاگردان بسیار جذب درسش او میشدند. از مهم ترین اقدامات او در حوزهی اصفهان، سوق دادن شاگردان مبارزش به شرح و تبیین متون حدیثی بوده است. (9)
لطف الله بن عبدالکریم میسی (متوفی 1032) از مهاجران جبل عامل و از مدرّسان فقه و حدیت در اصفهان بود. وی تا 997 در مشهد اقامت داشت، ولی به دنبال حملهی ازبکان به مشهد و شهادت استادش، ملاعبدالله بن محمود تستری، از مشهد به قزوین رفت و سرانجام به خواست شاه عباس اول در اصفهان اقامت گزید و در مسجد و مدرسهای که شاه به نام او ساخت ساکن شد. (10) اسکندر منشی تاریخی برای اقامت وی در اصفهان ذکر نکرده، اما زمان این مهاجرت بعد از 1006، سال انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، بوده است. شیخ لطف الله میسی تا آخر عمر خویش در آن مدرسه به تدریس و ارشاد مشغول بود. (11) میسی و فرزندش جعفر از بهاءالدین عاملی اجازه روایت دریافت کردهاند، (12) همچنان که شیخ بهائی به وی توجه جدّی داشته و مردم را به او ارجاع میداده است. (13)
سیدمصطفی تفرشی (14) (متوفی بعد از 1044) فقیه و رجالی امامی صاحب کتاب مشهور نقد الرجال، نیز از استادان مبرِّز حوزهی اصفهان در این دوران بود که نزد ملاعبدالله تستری حدیث و رجال آموخته و از او اجازهی روایت کتب اربعه را دریافت کرده بود. (15)
در این دوره، شهرت بهاءالدین عاملی باعث شد از شهرهای دور و نزدیک برای کسب فیض از محضر او به اصفهان روی آورند؛ چنانکه زین الدین بن محمدبن حسن جبعی، نوادهی شهید ثانی (متوفی 1063 یا 1064) از جبل عامل به ایران سفر کرد و در خانهی شیخ بهائی منزل گزید و مدتها نزد او دانش آموخت. بعدها شیخ حر عاملی نزد وی فقه، حدیث و ریاضیات خواند، (16) همچنین فاضل جواد که در کاظمین متولد شد، برای تحصیل به اصفهان کوچ کرد و نزد بهاءالدین عاملی دانش آموخت و از ملازمان او شد. (17)
محمدباقربن محمد حسینی استرآبادی مشهور به میرداماد (متوفی 1041) محدّث، فقیه و فیلسوف مشهور امامی که از دایی اش عبدالعالی کرکی و حسین بن عبدالصمد حارثی اجازهی روایت دریافت کرد، در اصفهان کرسی تدریس و افتا داشت و پس از درگذشت بهاءالدین عاملی ریاست کرسی تدریس به او رسید. صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا از معروف ترین شاگردان اوست که از شیراز به اصفهان آمد و نزد وی علوم معقول و نزد بهاءالدین عاملی علوم منقول (حدیث) آموخت. (18)
علاقه مندان به فلسفه نیز که آوازهی مجالس درس میرداماد به گوششان رسیده بود از شهرهای مختلف به اصفهان میآمدند تا در کلاس درس وی بنشینند. مثلاً عبدالغفار بن محمد رشتی (متوفی قبل از 1041) به مجلس درس میرداماد حاضر شد و حاشیهای بر التقدیسات استادش نوشت. (19) شاه سلیمان اول صفوی که به میرداماد علاقهی وافر داشت، در سفری برای زیارت عتبات عراق او را با خود همراه کرد و در همان سفر میرداماد از دنیا رفت و در نجف به خاک سپرده شد.
سید ابوالقاسم موسوی حسینی فندرسکی (متوفی 1050) معروف به میرفندرسکی فیلسوف مشهور امامی و عالم ریاضیات، دیگر دانشمند معروف حوزهی اصفهان است. وی در دورهی شاه عباس و شاه صفی به تدریس فلسفه و ریاضیات مشغول و نزد آن دو محترم بود. میرزا رفیعانائینی، محمدباقر خراسانی و آقاحسین خوانساری از جمله شاگردان وی بودند. (20)
قاسم بن محمد حسنی طباطبائی قهپایی (متوفی ح 1060)، رجال شناس مشهور سدهی یازدهم، در اصفهان نزد بهاءالدین عاملی و ملا عبدالله تستری علوم حدیث و رجال آموخت و محمدباقر مجلسی، ابوالقاسم بن محمد جرفاذقانی و محمدبن علی استرآبادی از شاگردان وی بودند. (21) حسنعلی بن عبدالله تستری (متوفی 1069) نزد پدرش ملاعبدالله تستری دانش آموخت و به درجهی اجتهاد رسید. شاه سلیمان اول صفوی و شاه عباس دوم او را تکریم میکردند. وی در مدرسهای که شاه عباس اول برای پدرش ساخته بود تدریس میکرد و آنگاه که سلطان العلماء در 1055 برای بار دوم به منصب وزارت رسید کرسی تدریس را از او گرفت. (22)
محمد تقی مجلسی (متوفی 1070) فقیه و محدّث مشهور که در اصفهان به دنیا آمد و در خردسالی از ابوالبرکات واعظ اصفهانی اجازهی روایت گرفت، نزد بهاءالدین عاملی و ملاعبدالله تستری دانش آموخت و از آن دو اجازه دریافت کرد و در اصفهان شاگردان زیادی از جمله فرزندانش عزیزالله، عبدالله و محمدباقر مجلسی، آقاحسین خوانساری، ملاصالح مازندرانی و محمدصادق کرباسی را پرورش داد. سهم او در پرورش اهل علم و دانشمندان برجستهی اصفهان بسیار زیاد بوده و خود نیز به این امر وقوف داشته و از رؤیایش در نجف گزارش داده و بیان کرده است که کلام امام على علیه السلام در آن رؤیا ناظر به همین وظیفهی تربیت طالبان علم بوده است. (23) دو شرح عربی و فارسی او بر کتاب من لایَحضُره الفقیه ابن بابویه از تأثیرگذارترین اقدامات حوزهی اصفهان است که به دلالت استادش، شیخ بهائی انجام داده است. (24)
ملا رجب علی تبریزی، عارف و حکیم امامی اهل تبریز که به دلیل اقامت طولانی در اصفهان به اصفهانی نیز شهرت یافت، در این شهر قاضی سعید قمی، امیر قوام الدین محمد اصفهانی، ملامحمد شفیع اصفهانی، محمد رفیع پیرزاده، محمدبن عبدالفتاح تنکابنی معروف به فاضل سراب. وی مدتی در مدرسهی شیخ لطف الله تدریس میکرد. (25)
رفیع الدین محمد بن حیدر حسنی طباطبائی مشهور به رفیعا (متوفی 1080 یا 1082)، فقیه اصولی و متکلم امامی در اصفهان، نزد بهاءالدین عاملی و ملاعبدالله تستری دانش آموخت و در علوم عقلی و نقلی تبحر یافت و شاگردان زیادی از جمله محمدباقر مجلسی را پرورش داد. کتاب مشهور او الشجرة الالهیة در اصول دین است. (26)
آخوند ملاحسین بروجردی (متوفی 1084) در مسجد جامع عباسی تدریس میکرد و عبدالحسین حسینی خاتون آبادی، صاحب وقایع السنین و الاعوام، کتاب حکمة العین کاتبی قزوینی (متوفی 675) را نزد او خوانده است. (27)
محمدصالح مازندرانی (متوفی 1086) برای تحصیل علم به اصفهان رفت و علوم عقلی و نقلی را از عالمان بزرگ اصفهان آموخت. او نزد ملاعبدالله تستری و محمدتقی مجلسی دانش آموخت. (28)
رفیع الدین محمد بن محمد مؤمن گیلانی (زنده در 1088) فقیه و محدّت مشهور نیز نزد محمدباقر مجلسی علوم حدیث آموخت و مدتی نیز نزد محمدبن حسن حرّ عاملی شاگردی کرد. او رسالهای به نام رسالة فی طریقة الاخبارین و الاصولین و نیز کتابی با نام الذریعة الى احکام الشریعة نوشته است. (29)
محمدباقربن محمد مؤمن سبزواری (متوفی 1090)، معروف به محقق سبزواری، فقیه محدّث و متکلم مشهور امامی در اصفهان نزد سیدابوالقاسم میرفندرسکی و قاضی معزالدین اصفهانی علوم عقلی و نزد حیدرعلی اصفهانی و حسنعلی بن عبدالله تستری علوم نقلی را آموخت. وی علاوه بر منصب شیخ الاسلامی، در مدرسهی ملاعبدالله تستری تدریس میکرد و شاگردان زیادی پرورش داد. (30)
از مشهورترین عالمان و مدرّسان این دوره در اصفهان آقاحسین بن جمال الدین محمد خوانساری (متوفی 1098) است که در خردسالی برای کسب علم از خوانسار به اصفهان رفت و در مدرسهی خواجه ملک سکنا گزید و نزد محمدتقی مجلسی و محقق سبزواری علوم منقول و نزد میرفندرسکی علوم معقول را آموخت و سپس متصدی تدریس شد و بسیاری از عالمان آن دوران از شاگردان او به حساب میآمدند. از روش تدریس او مکتب جدیدی در فقه و اصول شکل گرفت که آقامحمدباقر بهبهانی (31) (متوفی 1206) از رهروان آن به شمار میرود. محمدباقر مجلسی (متوفی 1110)، دو فرزند آقاحسین، جمال الدین محمد (متوفی1121) رضی الدین (متوفی 1113)، علی رضا حسینی اردکانی معروف به تجلی (متوفی 1085)،از مشهورترین عالمان و مدرّسان این دوره در اصفهان آقاحسین بن جمال الدین محمد خوانساری (متوفی 1098) است که در خردسالی برای کسب علم از خوانسار به اصفهان رفت و در مدرسهی خواجه ملک سکنا گزید و نزد محمدتقی مجلسی و محقق سبزواری علوم منقول و نزد میرفندرسکی علوم معقول را آموخت و سپس متصدی تدریس شد و بسیاری از عالمان آن دوران از شاگردان او به حساب میآمدند. میرزا عبدالله افندی، سیدمحمدصالح خاتون آبادی و بسیاری دیگر نزد خوانساری علم آموختند. وی به محمدبن حسن حر عاملی و محمدحسین مازندرانی اجازهی روایت داد و چند کتاب در فقه و اصول و فلسفه نوشت. (32)
محمد بن حسن شروانی (متوفی 1098 یا 1099) داماد و شاگرد محمدتقی مجلسی که در فقه، فلسفه و کلام صاحب نظر بود، شرحی بر شرایع الاسلام و حواشی زیادی بر کتابهای فلسفی، کلامی و فقهی نوشت. وی که از دانش آموختگان حوزهی نجف بود، به اصفهان مهاجرت کرد و در این شهر به تدریس پرداخت. میرزا عبدالله افندی، محمد اکمل اصفهانی پدر وحید بهبهانی و محمدصالح خاتون آبادی از شاگردان او بودند. (33)
حسین بن رفیع الدین مرعشی حسینی آملی (متوفی 1066)، وزیر حکومت صفوی معروف به سلطان العلماء و خلیفهی سلطان، در فقه، اصول، حدیت، تفسیر و کلام صاحب نظر بود و نزد پدرش بهاءالدین عاملی و دیگران دانش آموخته بود. شاه عباس به او بسیار علاقه داشت و دخترش را به همسری او در آورد و منصب صدارت را به او سپرد. شاه صفی (حکـ : 1038- 1052) او را در 1041 عزل کرد و سپس شاه عباس دوم صفوی (حکـ : 1052-1077) او را به وزارت رسانید. وی در اصفهان مدارس و درمانگاههایی ساخت و خود از مشهورترین مدرّسان اصفهان بود. حاضران در مجلس درس او را تا دو هزار نفر نوشتهاند. بیشتر آثار او حاشیههایی است بر کتابهای فقهی، اصولی، کلامی و تفسیری. از معروف ترین آنها حواشی شرح لمعه و معالم الاصول است. (34)
خلیل بن غازی قزوینی (متوفی 1089) عالم اخباری و آگاه از علوم عقلی و نقلی، نزد بهاءالدین عاملی و میرداماد دانش آموخت و شاگردان زیادی تربیت کرد. (35)
به طور کلی میتوان گفت در آن زمان علمای بزرگ در بلاد مختلف، برآمده از حوزهی اصفهان بودند؛ عالمانی نیز از شهرهای دیگر، از جمله قم و نجف، به این شهر پیوستند و شاگردان مبرِّزی پرورش دادند. در این دوره، حوزهی اصفهان در جایگاهی قرارداشت که عالمان شهرهای دیگر نظر آنان را در موارد خاص جویا میشدند؛ مثلاً استرآبادی مؤسس مکتب اخباری کتاب فوائد مدنیهی خود را برای اظهارنظر به اصفهان فرستاد. (36)
مرجعیت فقهی حوزهی اصفهان برای شیعیان هند نیز از شاخصهای همین دوره است؛ مثلاً یکی از آثار محمدباقر مجلسی مجموعهای از این استفتائات و پاسخ آنهاست، با عنوان الجویة المسائل الهندیة. (37)
توجه به حدیث در اصفهان با تأکیدات بهاءالدین عاملی و شاگردش محمدتقی مجلسی، مورد توجه قرار گرفت و با اقدامات محمدباقر مجلسی، اعتبار ویژهای یافت. وی محدّث مشهور، صاحب بحار الانوار، از شاگردان پدرش محمدتقی مجلسی و برخی دیگر بود و در اصفهان کرسی تدریس داشت و به منصب شیخ الاسلامی رسید. شمار شاگردان او را بیش از هزار تن نوشتهاند. (38)
در قرن دوازدهم نیز حوزهی اصفهان همچنان شکوفا بود عالمان زیادی آن را رونق بخشیدند از جمله قاضی جعفربن عبدالله کمرهای (متوفی 1115) که علوم نقلی و عقلی را در اصفهان نزد عالمان بزرگ آن شهر از جمله محقق سبزواری و آقاحسین خوانساری و حدیث را نزد محمدتقی مجلسی آموخت و از او اجازهی روایت گرفت. اطلاع او از دانشهای مختلف و مخصوصاً فقه باعث شد منصب قضا در اصفهان به او واگذار شود. پس از درگذشت محمدباقر مجلسی منصب شیخ الاسلامی نیز به او رسید. او کتابی به نام ذخائر العُقبی به اشارهی شاه سلطان حسین صفوی تألیف کرد. (39) سید نعمت الله جزایری (40) (متوفی 1112) که مدتها در اصفهان نزد محمدباقر مجلسی و ملامحسن فیض کاشانی و دیگران حدیث و فقه و حکمت آموخت، فرزندش نورالدین جزایری و نوه اش عبدالله جزایری نیز در اصفهان تحصیل علم کردهاند. (41)
ابوطالب بن میرزا بیک بن ابوالقاسم موسوی فندرسکی (زنده بعد از 1100) فقیه، محدّث و حکیم امامی نزد محمدباقر مجلسی و آقاحسین خوانساری و محقق سبزواری شاگردی کرد و علوم عقلی و نقلی را فراگرفت و حواشی زیادی بر کتابهای فقهی، حدیثی و فلسفی نوشت. (42)
محمدبن محمدمحسن فیض کاشانی، ملقب به علم الهدی (متوفی 1115)، فقیه و محدّث امامی نیز در حوزهی اصفهان تحصیل کرد. وی نزد پدرش ملامحسن فیض کاشانی، محقق سبزواری و سید نعمت الله جزایری حدیث و فقه و حکمت آموخت. (43)
آقاجمال خوانساری، از محمدباقر مجلسی حدیث شنید و در اصفهان تدریس میکرد و از شاگردان معروف او محمد رفیع گیلانی و محمدحسین خاتون آبادی بودند. (44) نیز در همین سالها محمد بن عبدالفتاح تنکابنی (متوفی 1124) مشهور به فاضل سراب که فقه را از محقق سبزواری، حدیث را از محمدبن حسن شروانی و محمدباقر مجلسی و فلسفه را از ملا رجب علی تبریزی فرا گرفته بود، شاگردان زیادی پرورش داد. سفینة النجاة در اصول دین و ضیاء القلوب در امامت از آثار وی است. (45) از دیگر عالمان مشهور این دوره محمد صالح خاتون آبادی (متوفی 1126) داماد محمدباقر مجلسی است که نزد او و آقاحسین خوانساری شاگردی کرد و از مجلسی اجازهی روایت گرفت. (46)
آقاحسین گیلانی (متوفی 1129) که به سبب تدریس در مسجد لنبان به لنبانی شهرت داشت، در حکمت، عرفان، فقه و حدیث خبره بود و در مسجد مزبور علوم و فنون مختلف را تدریس میکرد و محضر درس او در اصفهان اهمیت خاصی داشت. اثر مشهور وی شرح صحیفه است که به همین سبب به آقاحسین شارح صحیفه نیز شهرت دارد. (47)
میرزاعبدالله افندی تبریزی اصفهانی (متوفی قبل از 1130)، فقیه و عالم و رحالهی امامی مؤلف ریاض العلماء وحیاض الفضلاء، نیز که در اصفهان به دنیا آمد، نزد عالمان مشهوری چون آقاحسین خوانساری، محقق سبزواری، محمدباقر مجلسی و محمدبن حسن شروانی فقه و اصول و حکمت آموخت. (48) از عالمان و مدرّسان مشهور این سالها همچنین این نامها در خور ذکرند: محمد اکمل اصفهانی پدر آقا وحیدبهبهانی و شاگرد علامه مجلسی؛ محمدصادق تنکابنی (زنده حـ 1130)، شاگرد پدرش فاضل سراب و علامه مجلسی؛ (49) عبدالله بن صالح بحرانی سماهیجی (متوفی 1135) عالم اخباری که آخرین شیخ الاسلام اصفهان از جانب شاه سلطان حسین بود؛ (50) محمدزمان بن کلبعلی تبریزی اصفهانی (متوفی 1131 یا 1137)، که در مدرسهی شیخ لطف الله اصفهان نزد علمایی چون محمدباقر مجلسی، محمدصالح خاتون آبادی و آقاحسین خوانساری درس خواند و از جانب سلطان حسین صفوی تولیت و نظارت این مدرسه را بر عهده گرفت. فرائد الفوائد در احوال مدارس و مساجد، اثر مهم اوست. (51)
ابوالفضل بهاءالدین محمد بن حسن اصفهانی مشهور به فاضل هندی (متوفی 1137) که به جهت نام کتابش کشف اللثام به کاشف اللثام نیز شهرت دارد و از شاگردان محمدتقی و محمدباقر مجلسی است، از فقها و اصولیان دوران آخر حکومت صفوی به شمار میرود. فاضل هندی شاگردان زیادی در اصفهان تربیت کرد که معروف ترین آنها سیدمحمدعلی کشمیری و میرزاعبدالله افندی بودهاند. (52)
ابوطالب حزین لاهیجی (53) (متوفی 1127)، شاعر معروف نیز از پروردگان حوزهی اصفهان در این سالها بود که پس از حملهی افغانها آن شهر را ترک کرد و بخش آخر عمر را در هند زیست. پدرش نیز به قصد تحصیل در اصفهان از لاهیجان به این شهر مهاجرت کرده بود.
در پی تصرف اصفهان به دست محمود افغان و سپس به قدرت رسیدن نادرشاه افشار (حکـ: 1148-1161) و ناامن شدن این شهر، حوزهی اصفهان رونق پیشین خود را از دست داد، چنان که شماری از علما ناچار از مهاجرت به شهرهای دیگر شدند. (54) با این همه، حوزهی اصفهان با بهره گیری از میراث گران بها و پربار علمی عصر صفوی، بازهم به حیات خود، هر چند با افت و خیزهایی، ادامه داد. برخی از علما و مدرّسان این دورهی حوزهی اصفهان عبارتاند از: محمدباقربن حسن خلیفه سلطانی (زنده در 1148)، شاگرد محمد باقر مجلسى که تعلیقات على شرح اللمعة از آثار اوست. (55) محمدتقی بن محمدکاظم الماسی شمس آبادی (متوفی 1159)، شاگرد محمدباقر مجلسی که نمازجمعه و جماعت در جامع عباسی در زمان نادرشاه بر عهدهی او و مرجع طلاب در فقه و حدیث بود. (56)
ملااسماعیل بن محمدحسین خواجویی (57) (متوفی 1173)، حکیم و متکلم و صاحب نظر در فقه و حدیث و تفسیر که کرسی تدریس فلسفه داشت و گفته شده است سی بار شفای ابن سینا را تدریس و مطالعه کرد. از جمله شاگردان او محمدمهدی نراقی، محمد بیدآبادی (58)در پی تصرف اصفهان به دست محمود افغان و سپس به قدرت رسیدن نادرشاه افشار (حکـ: 1148-1161) و ناامن شدن این شهر، حوزهی اصفهان رونق پیشین خود را از دست داد، چنان که شماری از علما ناچار از مهاجرت به شهرهای دیگر شدند. و ابوالقاسم مدرس اصفهانی بودهاند. خواجویی حواشی زیادی بر کتابهای فقهی و فلسفی نوشته است. (59) ملامحراب گیلانی (متوفی 1212 یا 1217) نیز از حکما و عرفای اصفهان بود و نزد محمدبن رفیع بیدآبادی و ملااسماعیل خواجویی شاگردی کرد و خود استاد حاجی محمدابراهیم کلباسی بود. (60)
همچنین ابوالقاسم جعفربن حسین خوانساری (متوفی 1240) فقیه برجسته، جد صاحب روضات الجنات، پس از تحصیل مقدمات نزد پدرش در خوانسار به اصفهان رفت و در مدرسه چهارباغ، حکمت و کلام را نزد ابوالقاسم خاتون آبادی مشهور به مدرس و دیگر علمای اصفهان آموخت. وی از سیدمحمدمهدی بحرالعلوم اجازهی روایت داشته است. (61)
در دوران قاجاریه (حکـ: 1210-1344) نیز کرسی تدریس فقه و اصول در حوزهی علمیهی اصفهان پررونق بود. اما در این دوره بیشتر عالمان تحصیلات و سطوح را در این شهر فرامی گرفتند و برای تکمیل تحصیلات به حوزهی نجف که از نو رونق یافته بود مهاجرت میکردند. البته برخی از آنان پس از کسب درجهی اجتهاد و نایل شدن به مراتب بالای درسی به اصفهان بازمی گشتند و به تدریس و تصدی دیگر شئون دینی میپرداختند. همین رفت وآمد سبب شد که اصفهان همچنان در پرورش مجتهدان مبرِّز پیشگام بماند. حتی فقیه اصولی مشهوری چون سیدمحمد مجاهد، فرزند سید علی طباطبائی صاحب ریاض و نوادهی وحید بهبهانی، که خود در درس اجتهادی جدّ و پدرش شرکت کرده و جایگاهی معتبر داشت، به اصفهان آمد و چند سال، تا هنگام درگذشت پدرش (1231)، به تربیت طلاب همت گماشت. (62)
ملاعلی بن ملا جمشید نوری (متوفی 1246) حکیم مشهور که تحصیلات دینی خود را در مازندران و قزوین آغاز کرده بود، به اصفهان رفت و نزد آقامحمد بیدآبادی تحصیل خود را ادامه داد. وی سپس به تدریس علوم عقلی در اصفهان پرداخت و شاگردان زیادی تربیت کرد. ملاعلی نوری چندین حاشیه بر کتابهای ملاصدرا، تفسیری منظوم بر سورهی حمد و کتابی در رد پادری نصرانی نوشت. (63)
محمدتقی بن محمدرحیم اصفهانی (متوفی 1248) که به دلیل تألیف کتاب مفصّل هدایة المسترشدین در شرح معالم الاصول، به صاحب حاشیه مشهور شده، فقیه و اصولی و مدرس برجستهای است که در اصفهان شاگردان زیادی پرورش داد. وی داماد شیخ جعفر کاشف الغطاء (متوفی 1228) و جدّ اعلای خاندان اقا نجفی و مسجد شاهیهای اصفهان است. او اصالتاً اهل ایوانکی ورامین بود که برای تحصیل به عتبات رفت و در کربلا، نجف و کاظمین تحصیل کرد. پس از حملهی وهابیها به کربلا در 1221، احتمالاً قبل از 1225 به ایران (اصفهان) مهاجرت کرد. در مسجد ایلچی اصفهان در درس او حدود چهارصد نفر شرکت میکردند. (64) در واقع، از این زمان به بعد، اصفهان رسماً از حوزههای تابع نجف شد و استادان درس آموختهی نجف با استقرار در این شهر، دستاوردهای علمی آن را در اختیار طلاب میگذاشتند. مشهورترین مجتهدان و مراجع علمی اصفهان که در نجف تحصیل کرده بودند، عبارتاند از:
سیدمحمدباقربن محمدتقی شفتی (متوفی 1260) مشهور به حجت الاسلام، از شاگردان وحید بهبهانی و سیدمحمدمهدی بحرالعلوم در کربلا و نجف که در قم نزد میرزای قمی و در کاشان نزد ملامحمدمهدی نراقی نیز درس خواند. وی پس از ارتقا به مراتب بالای علمی به اصفهان رفت و به تدریس فقه و اصول و دیگر علوم پرداخت. مجلس تدریس او بسیارگرم بود و شاگردان زیادی پرورش داد. در اصفهان مسجدی ساخت که به نام اوست. شفتی به همراه فقیه معاصرش، کلباسی، مدتها مرجعیت دینی مردم و ریاست علمی حوزه را در اختیار داشت. وی پنج فرزند داشت که همگی از فضلای حوزهی علمیهی اصفهان بودند و در ادارهی این حوزه پس از او مشارکت جدّی داشتند. (65)
محمدابراهیم بن محمد کلباسی/ کرباسی (متوفی 1261) فقیه و اصولی که به جهت احتیاطهایش در فتوا و صرف وجوه شرعی مشهور است، در اصفهان به دنیا آمد و نزد پدرش و محمدعلی بن محمد رفیع گیلانی و دیگران درس خواند. مدتی به عراق رفت و از درس سید بحرالعلوم بهره برد. در قم نیز در درس میرزای قمی حاضر شد و اجازهی اجتهاد گرفت. آنگاه به اصفهان بازگشت و در مسجد حکیم اصفهان به تدریس فقه و اصول و وعظ و ارشاد مردم پرداخت و عالمان و فقیهان زیادی پرورش داد. (66)
حسن بن علی حسینی اعرجی اصفهانی، مشهور به مدرس (متوفی 1273) فقیه و اصولی مشهور، در اصفهان به دنیا آمد و پس از تحصیل مقدمات در اصفهان به عتبات عراق هجرت کرد و نزد محمدحسن نجفی، صاحب جواهر الکلام، فقه و اصول آموخت و به اصفهان بازگشت. در اصفهان در مجلس درس محمدتقی اصفهانی و برادرش شیخ محمدحسین، صاحب فصول، شرکت کرد. او همچنین نزد ملاعلی نوری و سیدزین العابدین بن جعفر خوانساری، پدر صاحب روضات الجنات، فلسفه آموخت و متصدی تدریس فقه و اصول در اصفهان شد و بسیاری از طلاب زمانش نزد او علم فقه و اصول آموختند. مجلس درس وی مورد اقبال بسیاری از طلاب و فضلای اصفهان قرار گرفت و از شهرهای دیگر نیز افرادی برای استفاده از درس او راهی این شهر شدند، به گونهای که در دورهی او به رغم شیوهی معمول، طلاب برای فراگیری علوم شرعی به عراق سفر نمی کردند. از جمله شاگردان او سیدمحمد حسن شیرازی معروف به میرزای شیرازی، سیدمحمدهاشم بن زین العابدین خوانساری، ابوالمعالی بن محمدابراهیم کرباسی بودهاند. (67)
شیخ مرتضی انصاری، فقیه و اصولی دوران ساز شیعه نیز پس از تحصیل نزد سیدمحمد مجاهد در کربلا، در سفری که برای آشنایی با عالمان بزرگ شیعه و مراودهی علمی با آنان به شهرهای ایران داشت، مدت کوتاهی را در اصفهان گذراند و در مجلس درس حجت الاسلام شفتی شرکت کرد. (68)
بعدها برخی از شاگردان انصاری در نجف، پس از مراجعت به اصفهان آرا و آثار او را تدریس کردند؛ نخستین کسی که رسائل شیخ انصاری را در اصفهان تدریس کرد شیخ مرتضی بن عبدالوهاب ریزی لنجانی (متوفی 1330) بوده است. (69)
ملاهادی سبزواری (متوفی 1289) فقیه و فیلسوف مشهور نیز مدتی در اصفهان در درس محمدابراهیم کلباسی و شیخ محمدتقی اصفهانی حاضر شد و سپس ملازم درس فلسفهی ملاعلی نوری و ملااسماعیل اصفهانی شد. (70)
از مشهورترین مدرّسان فقه و اصول شیخ محمدباقر نجفی (متوفی 1301) فقیه و مدرس مشهور اصفهان، فرزند شیخ محمدتقی اصفهانی است که پس از کسب درجهی اجتهاد در عراق نزد عالمان بزرگ حوزهی نجف، به اصفهان بازگشت و کرسی تدریس فقه و اصول را در آن شهر، در مسجد شاه (نام کنونی آن: مسجد امام) دایر کرد و شاگردان زیادی پرورش داد. (71) برخی از فرزندان محمدباقر نیز پس از تحصیل در نجف، به اصفهان بازگشتند و به تدریس در حوزهی علمیه این شهر پرداختند. معروف ترین و شاخص ترین آنها محمدتقی مشهور به آقا نجفی (متوفی 1332) بود که پس از درگذشت پدر، در جای او به تدریس فقه و اصول پرداخت و جایگاه ویژهای میان طلاب و عموم مردم داشت. او به جهت مخالفت با برخی اعمال ظل السلطان، والی اصفهان و مقابلهی جدّی با فرقهی بابیه و پیشگیری از فعالیتهای آنان، مدتی به تهران فراخوانده شد و بی درنگ حلقهی درس تشکیل داد، اما دیری نگذشت که محل توجه و مراجعهی خواص و عوام شد و به همین سبب از او خواستند به اصفهان برگردد؛ وی نیز چنین کرد و در اصفهان در جایگاه زعامت و مرجعیت دینی فعالیت کرد. (72)
محمدباقر خوانساری (متوفی 1313) صاحب روضات الجنات، پس از وفات جدش به اصفهان رفت و مدتی نزد پدرش در اصفهان شاگردی کرد و سپس برای تکمیل تحصیلات به عراق رفت. او پس از تحصیل در عراق به اصفهان بازگشت و به تدریس و تألیف روی آورد. (73) محمدباقر فشارکی (متوفی 1314) نزد محمدباقر نجفی اصفهانی و سید حسن مدرس اصفهانی شاگردی کرد و پس از کسب درجهی اجتهاد به تدریس فقه و اصول در جامع قطبیه اصفهان پرداخت.
محمد حسن بن محمد علی هزارجریبی مشهور به نجفی (متوفی 1317) فقیه و اصولی مشهوری است که پس از تحصیل در عراق به اصفهان بازگشت و تدریس فقه و اصول او در اصفهان دایر بود. وی رسالهای دربارهی زیارت عاشورا و رسالههای دیگری در فقه و اصول دارد. مرجع اعلای شیعیان، سیدمحمد حسن شیرازی، وی را تکریم و مردم را به تقلید از او راهنمایی میکرد. (74) محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی (متوفی 1318) پس از تحصیل در اصفهان و نجف از مدرّسان فقه و اصول در اصفهان شد و شاگردان زیادی تربیت کرد. وی در علوم عقلی نیز صاحب نظر بود. رسالهی عملیهی او احکام الایمان نام داشته است. (75)
میرزا بدیع موسوی (متوفی حـ 1318) در اصفهان نزد حسین علی تویسرکانی، محمدباقر اصفهانی و سیدمحمد شهشهانی تحصیل علم کرد و در علم فقه و اصول سرآمد شد. در حلقهی تدریس او در مدرسهی نیم آورد حدود صد نفر شرکت میکردند و او برای آنها کتابهای سطوح عالی مثل مکاسب و قوانین را درس میداد. همچنین در مسجد ملامحمد جعفر آبادهای نماز جماعت اقامه میکرد و به ارشاد و وعظ مردم نیز میپرداخت. (76)
جهانگیر خان بن محمد خان قشقایی (متوفی 1328) فقیه، اصولی و فیلسوف مشهور امامی که در اصفهان نزد ملااسماعیل درب کوشکی و محمدرضا قمشهای علوم عقلی را آموخت، سپس به نجف رفت و نزد محمد حسن نجفی، صاحب جواهر الکلام، فقه آموخت و به اصفهان بازگشت و در مدرسهی صدر، فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات تدریس کرد. شهرت او چنان شد که از سایر شهرها برای تحصیل فلسفه نزد او میآمدند. میرزای نائینی، حاج آقاحسین بروجردی و سیدجمال الدین گلپایگانی از جمله شاگردان او بودهاند. (77)
آخوند ملامحمد کاشانی (متوفی 1333) از مدرّسان علوم عقلی، تفسیر و ریاضیات در مدرسهی صدر اصفهان بود. وی که مجرد میزیست ساکن همان مدرسه بود. در شرح حال او گفتهاند درس را جز در روز عاشورا تعطیل نمی کرد و شاگردان زیادی پرورش داد. (78)
فتح الله بن محمدجواد نمازی معروف به شریعت اصفهانی (متوفی 1339) فقیه، اصولی و متبحر در علوم، در اصفهان به دنیا آمد و نزد محمدصادق تنکابنی، حیدرعلی اصفهانی، عبدالجواد خراسانی و احمد سبزواری شاگردی کرد و بیشتر مباحث فکری و اصولی را از محمدباقر نجفی اصفهانی آموخت. وی سپس به نجف رفت و از مراجع مهم شیعه شد. (79)
منیرالدین بن جمال الدین بروجردی (متوفی 1342) معروف به آقامنیر، نوادهی ملاعلی بروجردی، داماد میرزای قمی بود و نزد شیخ محمدباقر نجفی علوم نقلی و نزد میرزا نصرالله قمشهای علوم عقلی آموخت. وی از مدرّسان مدرسهی صدر اصفهان بود. (80)
سید ابوالقاسم بن محمدباقر حسینی دهکردی (متوفی 1353) از مدرّسان درس خارج فقه در اصفهان که نزد سیدهاشم خوانساری چهارسوقی، آقامحمدباقر نجفی و آقااسماعیل حکیم شاگردی کرد، وی در مدرسهی صدر اصفهان تدریس میکرد و در مجلس درس او بیش از سیصد نفر حاضر میشدند. علاوه براین، وی مرجع تقلید بسیاری از مردم اصفهان و شهرهای مجاور بود. الوسیلة فی السیر و السلوک و حاشیه بر المتاجر شیخ انصاری از آثار اوست. (81)
جوادبن محمد علی موسوی عاملی (متوفی 1357) در اصفهان به دنیا آمد و به نجف رفت و پس از تحصیل به اصفهان بازگشت و نزد دو فقیه مشهور اصفهان آقامحمدباقر نجفی اصفهانی و فرزندش محمدحسین اصفهانی تحصیلات خود را تکمیل کرد و از مدرّسان و مجتهدان اصفهان شد. (82)
چند تن از برجسته ترین مراجع و فقهای شیعه، در اصفهان به مدارج عالی رسیدند و سپس برای تکمیل تحصیلات به نجف رفتند؛ از آن جملهاند: سیدحسن مدرس که در اصفهان درس خواند، سپس به نجف رفت و از درس آخوند خراسانی بهره برد و به رتبهی اجتهاد رسید. آنگاه به اصفهان بازگشت و در مدرسهی جدّه به تدریس پرداخت. وی پس از تصویب متمم قانون اساسی، از سوی علمای نجف و اصفهان، به عنوان مجتهد طراز برگزیده و راهی تهران شد. وی از تأثیرگذارترین عالمان عصر مشروطه است که در 1317 ش، به دستور رضاشاه پهلوی مسموم و شهید شد. محمد حسین بن عبدالرحیم نائینی (متوفی 1355)، مشهور به میرزای نائینی، نزد آقامحمدباقر اصفهانی، ابوالمعالی کلباسی، آقانجفی، محمد حسن هزارجریبی و جهانگیرخان قشقایی شاگردی کرد و سپس به عراق مهاجرت کرد. چند تن از برجسته ترین مراجع و فقهای شیعه، در اصفهان به مدارج عالی رسیدند و سپس برای تکمیل تحصیلات به نجف رفتند؛ از آن جملهاند: سیدحسن مدرس که در اصفهان درس خواند، سپس به نجف رفت و از درس آخوند خراسانی بهره برد و به رتبهی اجتهاد رسید.(83) سیدابوالحسن اصفهانی (متوفی 1365) فقیه و اصولی مشهور که در یکی از روستاهای نزدیک اصفهان به دنیا آمد، برای تحصیل به اصفهان رفت و تحصیلات خود را نزد آخوند کاشی شروع کرد و سپس به حوزهی نجف رفت و در درس آخوند خراسانی حضور یافت و خود از بزرگترین مراجع شیعه شد. (84) آقا محمدرضا مسجد شاهی، معروف به ابوالمجد (متوفی 1362)، فرزند آقامحمدحسین نجفی اصفهانی (برادر آقا نجفی اصفهانی)، فقیه، اصولی، حکیم و متکلم امامی پس از تحصیل در اصفهان، در نجف نزد آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی فقه و اصول آموخت. در 1333 به اصفهان آمد و به تدریس و تألیف و زعامت دینی پرداخت. بلاغت و حسن خلق او موجب شد که گروه کثیری از طلاب با اشتیاق زیاد در درس وی حاضر شوند. آقامحمدرضا مدتی کوتاه نیز در قم اقامت گزید و چند تن از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری از افادات او بهره بردند. (85) سیدجمال الدین بن حسین گلپایگانی (متوفی 1377) فقیه، مدرس و مرجع تقلید اهل سلوک، در اصفهان در درس جهانگیرخان قشقایی، میرزا بدیع، عبدالکریم جزی و آقامحمدعلی اصفهانی معروف به ثقةالاسلام (برادر آقا نجفی اصفهانی) حاضر شد و برای تکمیل تحصیلات به نجف رفت و از خواص اصحاب میرزای نائینی شد. (86) حاج آقا حسین طباطبائی بروجردی (87) (متوفی 1380) فقیه، اصولی، رجالی و مرجع تقلید علی الاطلاق شیعیان نیز در قرن چهاردهم، در 1309 به اصفهان رفت و فقه، اصول، فلسفه و ریاضیات را در این شهر در مدرسهی حاجی کلباسی و مدرسه صدر نزد ابوالمعالی کلباسی، سیدمحمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر در چه ای، آخوند کاشانی و جهانگیرخان قشقایی آموخت و سپس به نجف عزیمت کرد و شاگرد خاص آخوند خراسانی شد.
از دیگر شخصیتهای علمی و فقهی حوزهی اصفهان این افرادند:
عبدالله بن محسن حسینی اعرجی مشهور به ثقةالاسلام (متوفی 1381) عالم و فقیه امامی در اصفهان به دنیا آمد و برای تحصیل به نجف رفت و پس از تکمیل تحصیلات در 1330 به اصفهان بازگشت و ارشاد مردم و تدریس علوم حوزوی را در اصفهان برعهده گرفت و شاگردان زیادی پرورش داد. ازآثار اوست: رسالة فى تقلید الأعلم، درة الصدف فى تاریخ النجف رسالة فی اللباس المشکوک. (88) حاج آقا رحیم بن علی پناه چهارمحلی اصفهانی، معروف به حاج آقا رحیم ارباب (متوفی 1354/1396 ش)، که در مدرسهی صدر نزد آخوند ملامحمد کاشی، جهانگیرخان قشقایی و سیدمحمدباقر درچهای علوم معقول و منقول را آموخت و در مسجد حکیم رسائل شیخ انصاری، جواهرالکلام و شرح تجرید تدریس میکرد. وی بیش از سی سال در اصفهان به تدریس اشتغال داشت برترین حلقههای درسی حوزهی اصفهان بود. (89)
جناب اصفهانی (90) گزارشی از حوزهی اصفهان در قرن چهاردهم ارائه کرده که طبق آن، در آغاز حکومت پهلوی، در اصفهان هفتصد طلبه بوده که دویست نفر آنها در مرحلهی خارج و بیش از دویست نفر در مرحلهی سطح بودهاند و سیصد نفر مقدمات میخواندهاند. هممچنین بیش از چهل مجلس درس مقدمات، بیست درس سطح و ده درسی خارج دایر بوده است. وی آنگاه مدرّسان درس خارج را چنین نام برده است: آخوند ملامحمدحسین فشارکی، آقا شیخ محمدرضا نجفی (مسجد شاهی)، میرزامحمدصادق نایب الصدر، میرزاعبدالحسین سید العراقین، میرزاعبدالحسین نجفی، سیدعلی نجف آبادی، سیدمحمد نجف آبادی، سیدمهدی درچهای و حاج آقا نورالله اصفهانی. هرچند حوزهی اصفهان، در چند دههی اخیر، به ویژه در بی سیاستهای پهلوی اول، شکوفایی خود را از دست داد، اما همچنان استادان مبرِّز و مجتهدان در خور ذکری در این حوزه حضور داشتهاند، مانند حاج آقاحسین خادمی (1363 ش)، سید عبدالحسین طیب (1370 ش) و حاج آقا احمد فقیه امامی (1372 ش). ضمن آنکه یکی دو دههی اخیر، حوزهی اصفهان از دستاوردهای علمی حوزهی قم برخوردار بوده و استادان برجستهی آن، درس آموختگان این حوزه و نیز حوزهی نجفاند.
پی نوشتها:
1. ر. ک. موحد ابطحی، ج 2، ص 47-48؛ ریاحی، ص 126.
2. در این باره ر. ک. مهاجر، 1410.
3. واله اصفهانی، ص 430.
4. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «حارثی، حسین بن عبدالصمد».
5. همان، ص 433-434.
6. ر. ک. افندی اصفهانی، ج 3، ص 455-460؛ خوانساری، ج 4، ص 363.
7. خوانساری، ج 2، ص 321-323.
8. ر. ک. محمدتقی مجلسی، 1406-1413، ج 14، ص 382؛ همچنین ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تستری، عبدالله بن حسین».
9. ر. ک. محمدتقی مجلسی، 1406-1413، ج 14، ص 434؛ واله اصفهانی، ص 443-437؛ برای شرح احوال و آثار و نیز مقام علمی و ادبی وی ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بهاءالدین عاملی».
10. اسکندرمنشی، ج 1، ص 249-250؛ واله اصفهانی، ص 438-439؛ نیز ر. ک. افندی اصفهانی، ج 4، ص 417-420.
11. ر. ک. اسکندر منشی، ج 1، ص 157.
12. ر. ک. محمدباقر مجلسی، 1403، ج 106، ص 148-149.
13. حرّ عاملی، قسم 1، ص 136.
14. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تفرشی، سیّد مصطفی».
15. خوانساری، ج 7، ص 327-338.
16. حرّ عاملی، قسم 1، ص 92؛ افندی اصفهانی، ج 2، ص 388.
17. حرّ عاملی، قسم 2، ص 57-58؛ افندی اصفهانی، ج 1، ص 118-119.
18. ر. ک. واله اصفهانی، ص 417-419؛ حرّ عاملی، قسم 2، ص 249.
19. افندی اصفهانی، ج 3، ص 157-158؛ امین، ج 8، ص 31.
20. خاتون آبادی، ص 514؛ افندی اصفهانی، ج 5، ص 499-501.
21. ر. ک. اردبیلی، ج 2، ص 21؛ محمدباقر مجلسی، 1403، ج 107، ص 156؛ جزایری، ص 78؛ خوانساری، ج 4، ص 411.
22. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تستری، عبدالله بن حسین».
23. ر. ک. قمی، ج 2، ص 706-707.
24. اردبیلی، ج 2، ص 82؛ افندی اصفهانی، ج 5، ص 47؛ تنکابنی، ص 287-289.
25. نصرآبادی، ص 223؛ برای شرح احوال و آثار و آرای فلسفی وی ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تبریزی، ملارجب علی».
26. اردبیلی، ج 1، ص 321-322؛ مدرس تبریزی، ج 6، ص 128.
27. خاتون آبادی، ص 532؛ برای خاندان علمی خاتون آبادی ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «خاتون آبادی، خاندان».
28. ر. ک. خوانساری، ج 4، ص 118-120.
29. ر. ک. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 10، ص 27، ج 14، ص 28؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 11، ص 306-307.
30. نصرآبادی، ص 220؛ محمدباقر مجلسی، 1403، ج 107، ص 92؛ افندی اصفهانی، ج 5، ص 44-45؛ تنکابنی، ص 497.
31. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بهبهانی، آقامحمدباقر».
32. ر. ک. اردبیلی، ج 1، ص 235؛ افندی اصفهانی، ج 2، ص 57-60؛ نیز ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «خوانساری، آقاحسین».
33. اردبیلی، ج 2، ص 93؛ محمدباقر مجلسی، 1403، ج 105، ص 137؛ خوانساری، ج 7، ص 93-96.
34. ر. ک. افندی اصفهانی، ج 2، ص 51-56؛ خوانساری، ج 2، ص 346-349.
35. ر. ک. حرّ عاملی، قسم 2، ص 112؛ افندی اصفهانی، ج 2، ص 261-266؛ خوانساری، ج 3، ص 269-274.
36. ر. ک. محمدتقی مجلسی، 1414، ج 1، ص 47.
37. ر. ک. آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج 2، ص 94.
38. ر. ک. اردبیلی، ج 2، ص 78-79؛ حرّ عاملی، قسم 2، ص 248؛ افندی اصفهانی، ج 5، ص 39؛ برای اطلاع از شاگردان مجلسی ر. ک. حسینی اشکوری، 1410.
39. اردبیلی، ج 1، ص 153؛ خوانساری، ج 2، ص 192-193.
40. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «جزایری، سید نعمت الله».
41. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «جزایری، سید نعمت الله؛ جزایری، نورالدین؛ جزایری، عبدالله».
42. ر. ک. افندی اصفهانی، ج 5، ص 500-501؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 23.
43. خوانساری، ج 6، ص 80؛ امین، ج 10، ص 46.
44. افندی اصفهانی، ج 1، ص 114، ج 2، ص 316؛ نیز ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «خوانساری، آقاجمال الدین».
45. ر. ک. تنکابنی، ص 498؛ خوانساری، ج 7، ص 106-110؛ نوری، ج 2، ص 56؛ برای آثار وی ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تنکابنی، محمدبن عبدالفتاح».
46. ر. ک. جزایری، ص 42؛ خوانساری، ج 2، ص 352.
47. جناب اصفهانی، 1385 ش، ص 191.
48. افندی اصفهانی، ج 1، ص 13، ج 3، ص 230-234؛ جزایری، ص 146.
49. ر. ک. محمدباقر مجلسی، 1403، ج 102، ص 99؛ خوانساری، ج 7، ص 106؛ نوری، همان جا.
50. ر. ک. جزایری، ص 200-207؛ خوانساری، ج 4، ص 247-249.
51. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «تبریزی، محمدزمان بن کلبعلی».
52. خوانساری، ج 7، ص 111-118؛ برای شرح احوال و آثار او ر. ک. جعفریان، 1374 ش، ص 13-70.
53. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «حزین لاهیجی، ابوطالب».
54. ر. ک. خوانساری، ج 2، ص 360-362؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 12، ص 380.
55. قزوینی، ص 79-80؛ امین، ج 9، ص 188.
56. قزوینی، ص 82؛ خوانساری، ج 2، ص 88.
57. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «خواجویی، اسماعیل بن محمدحسین».
58. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بیدآبادی، محمد».
59. ر. ک. قزوینی، ص 67-68؛ خوانساری، ج 1، ص 119.
60. آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 3، ص 292.
61. امین، ج 2، ص 405.
62. خوانساری، ج 7، ص 145-147.
63. ر. ک. مدرس تبریزی، ج 6، ص 261-262.
64. مهدوی، 1367 ش، ج 1، ص 132، 138، 144، 146.
65. خوانساری، ج 2، ص 99-104؛ امین، ج 9، ص 188؛ مدرس تبریزی، ج 2، ص 26-28؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 195؛ نیز ر. ک. تنکابنی، ص 174-190، 209-210.
66. ر. ک. تنکابنی، ص 144-149؛ خوانساری، ج 1، ص 34-37؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 14.
67. خوانساری، ج 2، ص 307-308؛ نوری، ج 2، ص 141؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: الکرام، قسم 1، ص 334-336.
68. انصاری، ص 89-90.
69. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 5، ص 350.
70. مدرس تبریزی، ج 2، ص 423؛ امین، ج 10، ص 234-235.
71. امین، ج 9، ص 186.
72. همان، ج 9، ص 196؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 638-640.
73. ر. ک. خوانساری، ج 2، ص 105؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 610-611.
74. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 2، ص 669-670.
75. تبریزی خیابانی، ص 67-69؛ امین، ج 10، ص 248؛ مدرس تبریزی، ج 2، ص 191-192.
76. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 231؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 1، ص 135-136.
177. برای اطلاع بیشتر از شرح حال، آثار، استادان و شاگردان او ر. ک. قرقانی، 1371 ش؛ نیز ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «جهانگیرخان قشقایی».
78. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 5، ص 146.
79. تبریزی خیابانی، ص 123؛ امین، ج 8، ص 391-392؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 5، ص 15-18.
80. جناب اصفهانی، 1385 ش، ص 192؛ تبریزی خیابانی، ص 134؛ امین، ج 10، ص 142.
81. امین، ج 2، ص 417؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 61.
82. موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 1، ص 167-168.
83. ر. ک. امین، ج 6، ص 54-56.
84. ر. ک. امین، ج 2، ص 331-335.
85. همان، ج 7، ص 16؛ مدرس تبریزی، ج 7، ص 252؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 2، ص 747-753.
86. امین، ج 4، ص 206؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 1، ص 309.
87. ر. ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «بروجردی، حاج آقاحسین».
88. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 3، ص 1210؛ موسوعة طبقات الفقهاء، ج 14، قسم 1، ص 383-384.
89. آقابزرگ طهرانی، طبقات: نقباء، قسم 2، ص 721-722؛ قرقانی، ص 88-91.
90. جناب اصفهانی، 1371 ش، ص 103.
منبع: عباس رضوی و [دیگران ...]؛ (1390)، حوزهی علمیه (تاریخ، ساختار، کارکرد)، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ اول.
مطالب مرتبط
وجود حوزه علمیه و حضور علما و طلاب در اجتماع
تاریخچهی حوزهی علمیهی قم
عالمان حوزهی علمیهی قم در عصر صفویه و قاجاریه
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}